به گزارش آرانیوز، سرکوب تنها راهکار مقابله با این پدیده به منظور حذف صورت مساله، تنها اقدام مدیران شهری در مقابل این پدیده است که نه تنها به خودی خود به وجود نیامده است، بلکه ریشه در سیاستهای غیر اعتدالی در توسعه دارد. تحریم، خصوصیسازی، هدفمندی و طرحهای توسعهای محرکهای بزرگ گسترش روز افزون بساط گستران است. هیچ دستفروشی را پیدا نخواهید کرد که از شغل خود راضی باشد، برخورد نامناسب مردم در هنگام خرید، ضرب و شتم توسط ماموران شهرداریها و حضور در خیابان در سرما و گرما بدون هیچگونه پناهگاهی، تنها گوشهای از مشکلات بساط گستران است.
افزایش روزافزون دستفروشان تحصیلکرده
بر اساس آخرین آمار اعلام شده 40 درصد دستفروشان افراد نیازمند هستند. 30 درصد نیز تحصیلات دیپلم دارند، 40 درصد آنها مدارک زیر دیپلم و 30 درصد نیز تحصیلات لیسانس تا دکترا دارند. شاید به توان آمار دستفروشان دیپلم و زیر دیپلم را پذیرفت، اما واقعیت آن است که آمار 30 درصدی دستفروشان دارای مدرک لیسانس، فوق لیسانس و دکترا به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. جالب اینکه میزان دستفروشان بالاتر از لیسانس در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته و در حال حاضر نیز در حال افزایش است. جدا از اینکه چرا باید وضعیت اشتغال در کشورمان بهگونهای باشد که بخش قابل توجهای از نیروی انسانی تحصیل کرد به دستفروشی مشغول شود این سوال به وجود میآید که آیا برگردن دستفروشان تحصیلکرده تابلویی آویزان است که برای آن نوشته شده باشد. مدرک «دکترا» که ماموران شهرداری آنها را مورد ضرب و شتم قرار ندهند و مردم با احترام از آنها خرید کنند؟
سرکوب دستفروشان چهره شهر را زشت میکنند
مدیران شهری بهخصوص مدیران مناطق 22 گانه در تهران همواره به معضلات اجتماعی در منطقه تحت مدیریتشان بهمانند سدهایی مینگرند که مانع از عملکرد مثبت و نمایش قدرت توسط آنها میشود. از این رو سرکوب را بهترین راه ممکن برای مقابله با این سدها میدانند.
دیناری بده پنهان و خود را وارهان
این محدودیت زمانی، برای همه دستفروشان نیست. بسیاری از بساط گستران، حتی از 10 صبح آغاز به کار میکنند، زیرا از نظر ماموران شهرداری از جایگاه بالایی برخوردارند. البته به طور یقین این ماموران شهرداری بهرهای میبرند که با این قبیل دستفروشان برخورد نمیکنند. دستفروشان از برخوردهای تندوتیز زبانی ماموران شهرداری گله دارند، اما آنچه بیش از هر چیز دل آنها و دستان یخزده شان را به در میآورد، این است که دوستانشان چون توانستهاند در مقابل پرداخت مبالغی بهصورت هفتگی به ماموران شهرداری با آنها به سازش برسند، در مکانهای خوب و پر رفتوآمد بساط میگسترانند و صبح تا شامگان بهشرط پرداخت هفتهای 200 تا 300 هزار تومان به ماموران شهرداری نهتنها سرکوب نمیشوند، بلکه مورد احترام آنها نیز قرار میگیرند.
چه باید کرد؟
بررسی پوشیده نیست که یکی از معضلات شهرداریها پدیده دریافت رشوه است که مجموعه اصلاحطلب با در دست گرفتن موتور هدایت مدیریت شهری در تهران درصدد هستند با آن مقابله کنند، آیا با برخورد با پدیده دستفروشی بهطور کامل میتوان این معضل را حل کرد؟ آیا میتوان با ایجاد محدودیت زمانی همه دستفروشان را برای ساعتی خاص از دستفروشی بر حذر داشت. آیا این محدودیتها باعث ایجاد فساد نمیشود؟ پاسخ روشن است تا زمانی که شهرداران بوق را از سر گشادش میدمند، آش همان آش و کاسه همان کاسه است. شاید سازماندهی دستفروشانی که 30 درصد آنها تحصیلات عالی دارند و استفاده از متدهای معلوم دنیا برای حل این مشکل تنها راهحل این مساله باشد.